08_Gole_Niloofar_.mp3 - 3.9 Mb آغاز - رویاهای خاموش من
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


رویاهای خاموش من

او پشت در مانده بود و زیر فشار اظطرابش داشت له میشد

او چشم انتظار بود

عرق سردی تمام بدنش را فرا گرفته بود

قلب کوچکش تند تند میزد

گویی میخواست از سینه بیرون بزند

همه جا تاریک بود هیچ چیز نمیدید

فقط صدای قلبش را میشنید که مدام تند تر میزد

تاپ

تاپ تاپ

تاپ تاپ تاپ

تاپ تاپ تاپ تاپ

تاپ تاپ تاپ تاپ تاپ تاپ  

نفسش تنگ شده بود در باز شد

نور شدیدی چشمانش را میسوزاند

از ترس و درد گریه میکرد و الکی فریاد میزد

اورا وارونه گرفتند و وارونه به همه ی انسانهای دوروبر خود نگاه میکرد

صدایی در گوشش گفت

سلام به دنیای کوچیک ما آدم بزرگا خوش اومدی

آن صدا با صدای آرام گفت (منو ببخش که پاتو به این دنیا باز کردم)

 

پایان


نوشته شده در سه شنبه 91/6/14ساعت 5:9 عصر توسط narges نظرات ( ) | |


قالب رایگان وبلاگ پیجک دات نت